آیا حوزه ها بیدارند؟
امواج فزاینده تکنولوژی هر روز بیشتر از روز قبل بر زندگی بشر سایه می افکند و در نسبت میان انسان و آنچه که با دستان خویش ساخته حجم متراکمی از پدیده ها و مسائل رخ می نماید ! مسائلی که هر روز بیشتر از قبل ذهن انسان را با پرسشهایی بنیادین درگیر می سازد !
زندگی آدمها پر شده است از تعارضها و تناقضهایی که انگاره های تمدنی امروز با تمام شکوه و چشم نوازیشان برای ما به ارمغان آورده اند ! بشر بدنبال آسایش تو گویی آرامش خویش را قربانی کرده است و حالا دنبال گمشده ای می گردد که نمی داند چیست !
از نقطه نظر تاریخی انسان به جایی رسیده است که شاید نیاز به چرخشی تمدنی لازم به نظر می رسد و تمام پرسشها و اما و اگرهایی که امروزه به گوش می رسد شاید مقدمه ای است برای چنین چرخشی بزرگ !
واگر بشر از انگاره های تمدن غرب دست بشوید به کدامین سو خواهد رفت ؟
اگر این پیام قرآنی را باور داشته باشیم که اسلام عزیز در غایت زندگی بشر و در اوج نا امیدی ها پناهگاهی امن و معنابخش زندگی و حیات انسان خواهد شد و پرچم توحید و عزت اسلام در اقصی نقاط عالم به اهتزاز درخواهد آمد آنوقت جا دارد که بپرسیم که کدام ابرپردازشگری مبانی مترقی اسلام را در تطبیق با زمانه تبدیل به داده هایی تمدنی اسلام می سازد که می تواند تمدن غرب را با تمام هیمنه و وسعت عمق سخت افزاری و نرم افزاریش از دایره زندگی انسان خارج سازد ؟!
بی شک و بلاتردید جایگاه رفیع پردازش مولفه های تمدنی اسلام جایی است که درکی روشن ،کامل و جامع از مبانی و اصول داشته باشد و بتواند از عمق پیچیدگی های زمانه و با دراختیارگرفتن ابزارهاو معیارهای کاملاً اسلامی نسبت به استخراج نیازهای سخت افزاری و نرم افزاری بشر اقدام نماید .
و این جایگاه از آن حوزه های علمیه می باشد که در افق چشم انداز خویش چنین ظرفیتی را در نظر دارند اما اکنون حوزه های علمیه چه می کنند و کجا هستند ؟
در تولید و مهندسی تمدن اسلامی چه کاری کرده اند و پردازشگریشان چگونه بوده است ؟
آیا پاسخگوی نیازهای حداقلی حکومت اسلامی پس از سه دهه از شکل گیری آن بوده اند و یا اینک
ه در پیچ و خم مشکلات اولیه خویش مانده اند ؟
آیا حوزه ها از خواب برخواسته اند و سرگردانی و تشنگی بشر را حس کرده اند یا همچنان در گیرو دار چند معضل درونساختاری خویش مانده اند ؟
پادگان های علمی حضرت بقیه الله آیا پس از در اختیار داشتن سه دهه از حکومتی که بر مبانی فقه اهل بیت علیهم السلام بنیان گذاشته شده است آیا توانسته اند پاسخگوی چالشها ؛ مولد مدلها و روشها و مبدع ابزارهای جدید اجتماعی و سیاسی برای اداره حکومت با حداقل استانداردهای عدالت اجتماعی باشند ؟یا اینکه هنوز از یافتن تصویری مشترک برای هویت جدید خویش پس از انقلاب اسلامی بازمانده اند و هنوز جدی ترین نگرانیشان استقلال حوزه ها می باشد و از این رو برج و باروهایی از جنس تقدس بر روی روشها و موضوعاتی کشیده اند که نه تنها مقدس نیستند بلکه سمی مهلک در ارتقای جایگاه حوزه تلقی می گردند .
آنچه آشکار است حجمی متراکم از عقب ماندگی ها کم کاری ها ، کج سلیقگی ها و ندانم کاریهاست .
در بسیاری از موضوعات فرهنگی حوزه ها هنوز نتوانسته اند مدلی کاربردی جامع و جایگزین برای آنچه اکنون نابسامانی خوانده می شود ارائه کنند!
دربسیاری از موضوعات خصوصاً در عرصه هنر حوزه ها نه حرفی برای گفتن داشته اند و نه دلیلی برای سکوت ! مگر نه انست که هیچ تمدنی بی نیاز از هنر نیست و تمام میراث ناب اسلامی نیز در عهد خویش در اوج قله های هنری زمانه خویش بوده اند !
در عرصه اخلاق و عرفان که همواره اوج افتخار حوزه ها بوده است در این زمان که نیازمند الگوسازیهای اخلاق اجتماعی و افق گشاییهایی برای برون رفت از عوارض اخلاقی تمدن غرب می باشیم حوزه ها جز بیانیه های فردی و دستوری خطاب به مردم و نهادهای فرهنگی و هنری چه کرده اند و چه برنامه و تدبیری اندیشیده اند ؟
در تدوین و تنظیم الگوهای اقتصاد اسلامی , حقوق و مدلسازی جهت ایجاد ساختار و نهادهای مختلف درون یک جامعه اسلامی چه کرده اند ؟
در ایجاد سازو کارهای اجتماعی جهت برطرف ساختن و متعادل نمودن میل جنسی افراد جامعه و ارائه حتی یک سازو کار جدید و متناسب با شرایط روز چه کرده اند ؟
حالا باید اندازه بگیریم و ببینیم حوزه های علمیه باید کجا باشند و اکنون در کجا قرار دارند .
براستی آیا حوزه ها بیدارند ؟
